page contents
بلاگپایان‌نامه‌ و مقاله‌نویسیمهارت‌های پژوهشگری

چرا انگیزه مقاله نوشتن ندارم؟ بخش نخست

این مطلب به سوالات کلیشه‌ای درباره انگیزه مقاله نوشتن جواب نمی‌ده. اینکه چرا مقاله می‌نویسیم؟ چرا باید مقاله‌ بنویسیم؟ پاسخ‌هایی داره که در جاهای مختلف بهش پرداختند. ما قصد داریم به این موضوع از دیدگاه شناختی بپردازیم.

بارها و بارها در منابع مختلف درباره چرایی و اهمیت نوشتن مقاله صحبت شده است و بیان شده که پی‌بردن به این اهمیت ایجاد انگیزه می‌کند.

اما با این حال باز هم نوشتن مقاله یکی از بازدارنده‌ترین کارهاست که گویا توان نزدیک شدن به آن را نداریم. اما چرا این اتفاق روی می‌دهد؟

چرا با اینکه به اهمیت مقاله‌نویسی آگاهیم و بسیاری از اصول آن را می‌دانیم باز هم قدم نهادن در این مسیر برای ما دشوار است.

با توجه تجربیات و مشاهدات به این نتیجه رسیدیم که شاید بتوان به این پدیده از دیگاه علوم شناختی نگاه کرد و در رابطه انگیزه به مفهوم خودبرانگیزی رسید.

معمولا انگیزه به دو شاخه مهم تقسیم می‌شود:

  • انگیزه‌های بیرونی
  • انگیزه‌های درونی

در زندگی روزمره با هردو نوع انگیزه مواجه هستیم. ما از عوامل بیرونی هم انگیزه می‌گیریم و هم انگیزه خود را از دست می‌دهیم پس کنترلی بر آنها نداریم. مثلا یک خبر، رویداد یا حتی کلامی از یک دوست ممکن است چنان بر ما تأثیر بگذارد که پر از انرژی بشویم یا برعکس تمام انگیزه خود را از دست بدهیم و دیگر برای ادامه راه رمق نداشته باشیم.

زمانی‌ که ما از انگیزه‌های درونی برای ادامه مسیر استفاده می‌کنیم به آن «خودبرانگیزی» می‌گوییم. این مهارت در اختیار و کنترل ماست. پس لازم است آن را بشناسیم و در نیل به اهداف خود از آن استفاده کنیم.

انگیزه‌های درونی موجب خلاقیت بیشتر می‌شوند و تداوم بیشتری هم دارند. افراد با انگیزه‌های درونی متعهدتر و کارآمدتر هستند به همین علت است که بسیاری از شرکت‌ها سعی می‌کنند در کنار انگیزه‌های بیرونی، انگیزه‌های درونی اعضای خود را افزایش دهند.

در این نوشتار هدف ما نه تمرکز بر انگیزه‌های بیرونی است و نه عملکرد شرکت‌ها در ایجاد انگیزه‌های درونی. ما قصد داریم با واشکافی مبحث خودبرانگیزی به این نتیجه برسیم که چرا برای نوشتن انگیزه لازم را نداریم و چطور باید خویشتن را باانگیزه نگه‌ داریم.

 reading VS writing

خودبرانگیزی چیست؟

خودبرانگیزی ترجمه‌ای از واژه انگلیسی self-motivation است. در بسیاری از منابع برای این واژه معادل «خودانگیزشی» هم قرار داده شده است که ترجیح ما بر آن است تا از «خودبرانگیزی» استفاده کنیم.

انگیزه نیروی محرکه‌ای است که ما را وادار می‌کند در مسیری حرکت کنیم و تا رسیدن به هدف به حرکت خود ادامه دهیم.

گاهی اوقات ما برای شروع حرکت انگیزه‌های قوی داریم. اما هرچه که به جلو پیش می‌رویم از قدرت انگیزه ما گرفته می‌شود و کم‌کم انگیزه محو می‌شود.

در این حالت در ابتدای مسیر چنان هیجان و اشتیاقی برای شروع کار داریم که اصلا تصور نمی‌کنیم شاید روزی اثری از این اشتیاق وجود نداشته باشد.

مثلا ممکن است حتی نتوانیم از شدت اشتیاق انجام کار بخوابیم و چیزی از درون ما را وادار به حرکت می‌کند.

اما پس از مدتی مثل توپی که کم‌باد شده باشد دیگر از جهش خبری نیست و در جایی متوقف می‌شویم.

برخی از افراد از ابتدای امر هدف را با انگیزه‌های درونی شروع می‌کنند و در طول مسیر هم انگیزه‌های درونی پر‌رنگ‌تر از انگیزه‌های بیرونی برای‌شان عمل می‌کند.

پس زمانی که از خودبرانگیزی صحبت می‌کنیم مقصود آن است که بتوانیم در مسیر حرکت برای خود انگیزه‌های درونی ایجاد کنیم یا آنها را تقویت کنیم.

واضح است که نمی‌توان در تمام طول مسیر به انگیزه‌های بیرونی دلخوش بود یا انتظار کشید که در زمان احساس سستی انگیزه‌های بیرونی چونان نجات‌بخش وارد شوند.

بنابراین لازم است ابتدا خودبرانگیزی را بیشتر بشناسیم، ابعادش را کشف کنیم. کاربرد انگیزه مقاله نوشتن را بدانیم و در جهت ارتقاء‌ این مهارت در خود اقدام کنیم.

چه زمان‌هایی به خودبرانگیزی نیاز داریم؟

آیا همه افراد به یک اندازه به خودبرانگیزی نیاز دارند؟ آیا در تمام شرایط اهمیت خودبرانگیزی یکسان است؟

در منابع مختلف اینگونه بیان شده است که ما در شرایط زیر به خودبرانگیزی بیش از شرایط دیگر نیاز داریم:

  • اگر در مقایسه با سطح متوسط  جامعه خواهان رشد بیشتری هستیم.
  • در مسیر، ناکامی‌ها و شکست‌هایی وجود دارد که توان ادامه حرکت از ما سلب می‌کند.
  • زمانی که اهداف بزرگ و مهم داریم.
  • زمانی که حین کار بر عملکرد ما نظارت مستقیم وجود ندارد و به عبارتی خود ناظر عملکرد خویشتن هستیم.
  • اگر در مسیری حرکت می‌کنیم که موانع و ناکامی‌های زیادی در مسیر ما وجود دارد.

به نظر شما گام نهادن در مسیر پژوهشگری و زندگی آکادمیک در سطح بالا کدام‌یک از شرایط فوق را دارد؟

بسیاری از ما یا تجربه دلزدگی را داریم یا با افرادی مواجه شده‌ایم که در میانه راه احساس دلزدگی داشته‌اند. این حس دلزدگی و عدم تمایل به ادامه مسیر از کجا ناشی می‌شود؟

اهمال‌کاری دانشجویان و پژوهشگران تازه‌کار در ادامه مسیری که شروع کرده‌اند یکی از مسائل رایج در دنیای آکادمیک است.

به نظر می‌رسد این احساس از انگیزه و توانایی خودبرانگیزی فرد ناشی می‌شود که ریشه در هوش هیجانی دارد.

این مبحث را با انگیزه مقاله نوشتن پی خواهیم گرفت اما لازم است پیش از آن به شناخت بیشتری از خودبرانگیزی دست یابیم.

آیا خودبرانگیزی ماهیت صفر و یک دارد؟

مطالعات شناختی در خصوص هوش هیجانی نشان می‌دهد که خودبرانگیزی ماهیت صفر و صد ندارد و ما با لایه‌هایی از توانایی در افراد مواجه هستیم.

در ادامه به لایه‌های مختلف مهارت خودبرانگیزی می‌پردازیم:

self motivation layer

لایه اول:

در لایه نخست ماهیت مهارت خودبرانگیزی را درک می‌کنیم و شاید حتی بتوانیم میزانی از آن را در خود تشخیص دهیم.

اینکه می‌دانیم تا چه میزان از این مهارت برخورداریم. علاوه‌بر‌این می‌توانیم بین شکست‌ها و ناکامی‌های حاصل از انگیزه یا حاصل از عوامل دیگر تمایز بگذاریم.

لایه دوم:

در فعالیت‌های روزمره تحصیلی، شغلی یا زندگی شخصی به خود انگیزه می‌دهیم. حتی برخی از کارهای سخت و ناخوشایند را پرانرژی انجام می‌دهیم.

در این سطح به علت خودبرانگیزی عدم علاقه ما مشهود نیست و زندگی روزمره ما مختل نمی‌شود.

لایه سوم:

در این لایه خودبرانگیزی از چارچوب زندگی روزمره پایش را فراتر گذاشته و به اهداف بلندمدت می‌رسد.

لذا برای خود اهداف بلندمدت درنظر می‌گیریم که لازمه رسیدن به آنها تمرکز طولانی می‌طلبد. این اهداف به نحوی هستند که احتمالا بسیاری از افراد جامعه به آنها فکر نکنند.

لایه چهارم:

لایه چهارم تمامی سه لایه پیشین را دربردارد. در این لایه ما علاوه بر اینکه برای امور خود انگیزه کافی داریم و از درون به خود انگیزه‌بخش هستیم این توانایی را داریم که مهارت خودبرانگیزی را در دیگران ارزیابی کنیم.

در این لایه با ارتباط و صحبت با دیگران می‌توانیم به آنها راهکار دهیم تا این مهارت را بشناسند و در خود رشد دهند.

در بخش دوم‌ مطلب «چرا انگیزه مقاله نوشتن ندارم؟» درباره دستاوردها، مراحل ایجاد انگیزش در خود، ویژگی‌های فرد با خودانگیزی بالا به صورت سیاهه وارسی صحبت می‌کنیم.

مشاهده بیشتر

شهربانو صادقی گورجی

شهربانو صادقی گورجی هستم. کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی. قصد دارم تجربیات ۲۰ ساله خودم رو در حوزه مهارت‌های سواد اطلاعاتی و جستجو و بازیابی منابع به دانشجویان و پژوهشگران منتقل کنم. امید است با تجهیز به مهارت‌های دانشی، زندگی بهتری برای خود و اطرافیانمان رقم بزنیم و جامعه دلخواهی را بسازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا